اسم های دخترانه ایرانی حرف الف :
آبنوس : آبگینه
آترا : آذر – آتش – نام یکی از ماههای پاییز
آتریسا : آذرگون مانند آتش – دختری با چهره ای زیبا و برافروخته مرکب از آتری(تغییر یافته آذر-آتر-آتری)
آتش : آتش
آتوسا : نام یک شاهزاده ایرانی (دختر کورش همسر داریوش)
آذر : نهمین ماه ایرانی
آذرافروز : نام پسر مهرنوش پسر اسفندیار
آذرخش : صاعقه، نام روز نهم از ماه آذر
آذرگون : نام گلی است برنگ سرخ
آذرنوش : پاکدین
آرا : مخفف آراینده آرایشگر – زیور زینت
آراگل : آراینده گلها – زیبا کننده گلها
آراسته : آن که دارای صفتهای خوب اخلاقی است، آنچه آرایش شده و زینت و زیور داده شده است
آرام : آهسته ، ساکت ، سنگینی و وقار مکان خلوت
آرامش : (اسم مصدر از آرامیدن و آرمیدن)، فراغت، راحت، آسایش، صلح، آشتی، ایمنی، امنیت، سنگینی، وقار و طمأنینه
آرمینا : دختر همیشه پیروز – بانوی مقتدر – الهه زیبایی
آرایه : آرایش زیبایی
آرتمیس : زن هنرمند، نخستین زن دریانورد ، فرمانده نیروی دریایی خشایارشاه درنبرد با سربازان اسپارت
آرتینا : عاقل و زیرک (مونث آرتین)
آرزو : آرزو
آرشیدا : بانوی درخشان آریایی – بانوی آراسته و درخشان – مرکب از آر + شید + الف تانیس – آر به دومعنی به کار می رود اول
آرشین : نام یکی از زنان دوره هخامنشی می باشد که به کاردانی مشهور بوده و هم به معنای دوست داشتنی نیز می باشد
آرنیکا : آریایی ، نیک خو
آروشا : درخشان ، نورانی باهوش ، نام دختر داریوش سوم
آزاده : آزاد، رها
آزیتا : نام یک شاهزاده ایرانی
آزین : زینت آلات
آسا : مانند
آسمان : فضای بالای سر ما که آبی رنگ به نظر می رسد، نام روز بیست و هفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام کوهی در نزدیکی بندر نخیلو در ساحل خلیج فارس
آفرین : تشویق
آلاله : نام گلی
آناهیتا : الهه آب
آنیتا : آراستگی، مهربانی، خوشرویی (دوشیزه بسیار زیبا در اوستا)
آوا : صدا
آویزه : آویز
آهو : آهو
اختر : ستاره، نام گلی
ارانوس : سیاره ارانوس
ارغوان : نام درختی که گل و شکوفه سرخ رنگ می دهد
ارکیده : رنگ ارغوانی روشن، نام گلی
ارمغان : هدیه
ارنواز : دارنده سخن سزاوار، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دو دختر جمشید پادشاه پیشدادی
افسار : تاج
افسانه : افسانه
افسون : طلسم و جادو
افشان : پاشیدن
الناز : الهه ناز
انوشه : خوشبخت
ایران : نام کشور ایران
ایران دخت : دختر ایران
اسم های دخترانه ایرانی حرف ب :
باران : قطره های آب که بر اثر مایع شدن بخار آب موجود در جوّ زمین ایجاد می شود و بر زمین می ریزد
بانو : خانم، متشخص، زن مجرد
بلور : کریستال
بنفشه : گل بنفشه
بوبک : دختر و دوشیزه هدهد، نام مرغ حضرت سلیمان
بوسه : بوس، بوسیدن
بهار : فصل بهار
بهارک : بهار کوچک
بهاره : آورنده بهار
بهناز : بهترین ناز
بهرخ : بهترین صورت
بیتا : منحصر بفرد
اسم های دخترانه ایرانی حرف پ :
پدیده : پدیده، چیز جدید
پردیس : فردوس ، باغ، بستان
پرستو : اسم یک پرنده
پرند : ابریشم
پری : پری
پری رو : دارای صورتی همچون پری
پریا : جمع پری
پریچهر : دارای صورتی همچون پری
پریزاد : زاده پری
پریسا : مانند پری
پریوش : دارای صورتی همچون پری
پرتو : پرتو
پروانه : پروانه
پروین : نام یک صور فلکی
پگاه : سپیده دم
پوپک : نوعی پرنده
پوران : موفق
پوران : یکی از شخصیت های شاهنامه
پوران دخت : –
پوری : موفق
پونه : نام گلی
پیمانه : جام شراب
پیوند : ارتباط
اسم های دخترانه ایرانی حرف ت :
تارا : ستاره
ترانه : آهنگ، نغمه
ترسا : ترسنده ، مسیحی (تلفظ: tarsa)
ترمه : نوعی پارچه با نقشهای بته جقه یا اسلیمی
توران : نام کشور دشمن ایران در شاهنامه
توکا : نوعی پرنده
تهمینه : یکی از شخصیتهای شاهنامه
تیدا : دختر خورشید ، زاییده خورشید ، دهتر زیبارو ، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده (اوستایی)
تینا : سفال
اسم های دخترانه ایرانی حرف ث :
ثریا : نام یک صور فلکی
اسم های دخترانه ایرانی حرف ج :
جانان : معشوق، محبوب؛ خوب، زیباروی
جوانه : جوان، گل جوانه
اسم های دخترانه ایرانی حرف چ :
چیستا: فرشته دانش و معرفت (دختر زرتشت)
چلیپا : –
اسم های دخترانه ایرانی حرف خ :
خاطره : یاد، یادگاری
خندان : خندان
خجسته : –
خورشید : آفتاب
اسم های دخترانه ایرانی حرف د :
دری : ستاره ای درخشان که مانند گوهر می درخشد
دلسا : همچو دل و قلب ، دارای احساس و عاطفه
دلارام : آرام دل
دلبر : ملیح، خوش قلب
دلکش : جذاب
دریا : دریا
دنیا : جهان
دیدار : ملاقات، دیدن، چهره، صورت
اسم های دخترانه ایرانی حرف ر :
رامش : آرامش
رسا : پرمعنی
رکسانه (رکسانا) : روشنایی، نام شاهزاده ایرانی که اسکندر بخاطر او تخت جمشید را نابود کرد.
روان : روح، روان
رودابه : یک از شخصیت های شاهنامه، مادر رستم
روشنک : نور کوچک
رها : نجات یافته، آزاد
اسم های دخترانه ایرانی حرف ز :
زری : حریر، زربافت
زرین : طلایی
زرین دخت : دختر طلایی
زویا : –
زهره : سیاره زهره ونوس
زیبا : زیبا، قشنگ
اسم های دخترانه ایرانی حرف ژ :
ژاله : شبنم
ژیلا : تگرگ
اسم های دخترانه ایرانی حرف س :
سارینا : خالص ، پاک
ساغر : جام شراب
ساناز : نام گلی
سایه : سایه، تاریکی
سپتا : خوب ، خوبی
سپیده : نور اول صبح، سفید روی
ستاره : ستاره
ستایش : سپاس خداوند، ستودن، تعریف و تمجید
ستیا : جهان ، هستی ، دنیا ، روزگار- بانوی نجیب و بلندمرتبه – لقب حضرت معصومه – کلمه گیتی در فارسی معاصر تغییر یافته همین اسم است (ریشه اوستایی)
سُرنا : به ضم سین و سکون ر ، نوعی ساز بادی چوبی از خانواده نی که در نقاره خانه ها و روزهای جشن و سرور می نوازند
سروناز : زن زیبا، درخت سروناز
سروین : شبیه سرو، مانند سرو
سمن : یاسمن
سمیلا : –
سمیرا : هدیه ی دریا
سنا : –
سودابه : یکی از شخصیت های شاهنامه
سوری : رز قرمز
سوزان : شعله ور، درحال سوختن، سوزاننده
سوسن : نام گلی
سوگند : قسم خوردن
سیما : صورت، رخ
سیمین : نقره ای
کلمات کلیدی: