وی در 19 می 1972 در شهر آنکارا بدنیا آمد. پنج سال بیشتر نداشت که خانواده اش به شهر کوچک آیدین کوچ نموده و او دوران نوجوانی و جوانی خود را در این شهر سپری نمود. او در طول تحصیلاتش علاقه خاصی به نوشتن داستان و نمایش نامه پیدا میکند. اوزجان دنیز علاقه زیادی به پرندگان و مخصوصا محیط زیست اطراف خود داشت و برای محافظت و حمایت از محیط زیست با همراهی دوستانش گروه تئاتری را تاسیس نمود. او در این گروه تئاتر بود که توانست افکار خود را بصورت داستانها به اجرا گذاشته که بعدها موجب شکوفا شدن استعدادهای او در زمینه بازیگری و موسیقی شد. در سال 1985 در حین آغاز کار اولین اکستر شهر آدین او به عنوان تکنواز ارکستر شناخته شد. او طی مسافرتی که همراه گروه ارکستر برای اجرا به شهرهای ازمیر و آنتالیا رفت توانست هنر و استعداد خود را نشان بدهد. اوزجان دنیز بعدها در جشنواره ملی موسیقی سنتی توانست به مقام اول دست یابد. او سال 1988 به استانبول و یک سال بعد به آلمان برای ادامه تحصیل در رشته موسیقی مهاجرت نمود. او در طی مدت اقامت در آلمان توانست استعداد نهفته و پنهان خود را شکوفا و در کنار تحصیلات آکادمیک توانست با سرعت زیادی پیشرفت کند. او اولین آلبوم خود را درسال 1992 بنام "Yine A?latt?n Beni" را منتشر کرد. او در سال 1993 با آلبوم "Mele?im" توانست به شهرت برسد. او در سال 1995 به خدمت سربازی اعزام و پس دو سال خدمت در ارتش با آلبوم "Yalan m?" و در کنار آن با بازی در سریال تلویزیونی با همان نام شهرت و محبوبیت اش دو چندان گشت. در حال حاضر با مشغله کاری زیاد در حوزه بازیگری و سینمایی باز هم در کنار این هم مشکلات موسیقی را ادامه داده و آلبومهای زیادی را منتشر نمود. اوزجان دنیز در سریال عروس استانبول
کلمات کلیدی:
سینان در سریال انتقام شیرین و ساواش در سریال مریم عکس های او و همسرش
فورکان آندیچ زاده 4 آپرید سال 1990 در ترکیه است. دوران تحصیلی اش را در شهر آتاشهر گذرانده است. او بعد از تحصلاتش در سال 2007 به کشور اوکراین رفت و در دانشگاه پلی تکنیک شهر کیف مشغول تحصیل شد. او در یک خانواده 5 نفری بدنیا آمده است و دو برادر دارد.
او پس از مدتی به استانبول برگشت و در سال 2011 در دانشگاه رادیو و تلویزیون استانبول مشفول به تحصل شد. او برای نحستین بار در سال 2011 در سریال زنان خانه دار نا امید در نقش لونت ایفای نقش کرد. در سال 2014 در سریال عروس های فراری در نقش سلیم بازی کرد. این سریال باعث شد که او بسیار معروف شود و دیده شود. او در سریال غنچه های زخمی هم در سال 2015 در نقش گوکهان ایفای نقش کرد.
فورکان در سریال انتقام شیرین و سریال مریم به عنون نقش اصلی ایفای نقش کرد.
فورکان قبل از حضور در سینما و تلویزیون در کلیپ های تبلیغاتی حضور داشته است.
اما بهترین کارهای فورکان آندیچ را میتوان به حضور وی در دو سریال انتقام شیرین و سریال مریم که در هر دو سریال به عنوان نقش اصلی بازی میکند. وی در این سریال در کنار لیلا لیدیا توغوتلو به عنوان بازیگران نقش اصلی حضور دارد.
وی در سریال انتقام شیرین در نقش سینان و در سریال مریم در نقش ساواش حضور دارد.
از نکات قابل توجه در مورد ورود به دنیای بازیگری در مورد فورکان این است که وی قبل از اینکه به عنوان یک بازیگر در فیلم و سریالها حضور داشته باشد در کلیپ های تبلیغاتی فراوانی حضور داشته است.
کلمات کلیدی:
زندگی نامه کوروش کبیر
کوروش کبیر (576-529 پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. کوروش کبیر، بهخاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شدهاست.
ایرانیان کوروش کبیر را پدر و یونانیان، که وی سرزمینهای ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار مینامیدند. یهودیان کوروش کبیر را به منزله مسحشده توسط پروردگار بشمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان کوروش بزرگ را مورد تأیید مردوک میدانستند.
همسر و فرزندان کوروش کبیر
کوروش کبیر همسری به نام کاساندان از خاندان هخامنشی برگزید که از او دارای 4 فرزند بود. دو تن از فرزندان کوروش کبیر پسر و دو تن دیگر دختر بودند. پسران کوروش کمبوجیه دوم و بردیا نام داشتند و یکی از دخترانش آتوسا نام داشت اما در منابع تاریخی نام دیگر دختر کوروش کبیر ذکر نگردیده است. کامبیز دوم پس از مرگ پدر به جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او پس از فتح مصر در راه بازگشت به ایران خودکشی کرد.
آتوسا دختر کوروش کبیر نیز با داریوش اول ازدواج کرد و ملکه ایران شد. همچنین کوروش کبیر دختر دیگری به نام آرتیستون داشت که از کساندان زاده نشد و خواهر ناتنی آتوسا بود. کاساندان و کوروش بزرگ عشق زیادی به یکدیگر داشتند و کاساندان تا دم مرگ کوروش کبیر را بسیار دوست داشت. براساس سنگ نوشته نبونیداس در بابل، زمانی که کاساندان درگذشت تمام مردم امپراطوری هخامنشی به احترام کوروش کبیر به عزاداری پرداختند و این عزاداری در بابل به خصوص بسیار مشهود بود و مردم این شهر برای مدت 6 روز (از 21 تا 26 مارس 538) به عزاداری مشغول بودند.
آرامگاه کاساندان همسر کوروش کبیر، در پاسارگاد پایتخت امپراطوری پارس قرار داشت. منابع دیگر در خصوص همسر کوروش اطلاعات دیگری ارائه می کنند. براساس این منابع کوروش کبیر با دختر آژیدهاگ به نام آمیتیس ازدواج کرد. این احتمال وجود دارد که پس از مرگ کاساندان، کوروش کبیر با دختری از ماد از خاندان سلطنتی خود ازدواج کرده باشد.
دوره? قدرت کوروش کبیر
کوروش کبیر همسری به نام کاساندان از خاندان هخامنشی برگزید که از او دارای 4 فرزند بود
بعد از آنکه کوروش کبیر شاه آنشان شد در اندیشه حمله به ماد افتاد. دراین میان هارپاگ نقشی عمده بازی کرد. هارپاگ بزرگان ماد را که از نخوت و شدت عمل شاهنشاه ناراضی بودند بر ضد ایشتوویگو (آژی دهاک) شورانید و موفق شد، کوروش کبیر را وادار کند بر ضد پادشاه ماد لشکرکشی کند و او را شکست بدهد.
با شکست کشور ماد به وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود، پادشاهی 35 ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش کبیر به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش کبیر به این شیوه در 546 پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.
کوروش کبیر پس از آنکه ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالیکه بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش بزرگ نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید.
اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد کوروش کبیر به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزلایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشوری وی و ماد بود گذراند و کوروش کبیر هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد و دژسارد که آن را تسخیر ناپذیر میپنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیوارههای آن سقوط کرد و قارون (کروزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش کبیر مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید.
نکته قابل توجه رفتار کوروش کبیر پس ازشکست قارون است. کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردمسارد علی رغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش کبیر را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.
هدف کوروش کبیر از لشکرکشی به شرق
پس از لیدی کوروش کبیر نواحی شرقی را یکی پس از دیگری زیر فرمان خود در آورد و به ترتیب گرگان (هیرکانی)، پارت، هریو (هرات)، رخج، مرو، بلخ، زرنگیانا (سیستان) و سوگود (نواحی بین آمودریا و سیردریا) و ثتگوش (شمال غربی هند) را مطیع خود کرد.
هدف اصلی کوروش کبیر از لشکرکشی به شرق، تأمین امنیت و تحکیم موقعیت بود وگرنه در سمت شرق ایران آن روزگار، حکومتی که بتواند با کوروش کبیر به معارضه بپردازد وجود نداشت.کوروش کبیر با زیر فرمان آوردن نواحی شرق ایران، وسعت سرزمینهای تحت تابعیت خود را دو برابر کرد. حال دیگر پادشاه بابِل از خیانت خود به کوروش کبیر و عهدی در حق وی که در اوائل پیروزی او بر ماد انجام داده بود واقعاً پشیمان شده بود.
البته ناگفته نماند که یکی از دلایل اصلی ترس «نبونید» پادشاه بابِل، همانا شهرت کوروش کبیر به داشتن سجایای اخلاقی و محبوبیت او در نزد مردم بابِل از یک سو و نیز پیشبینیهای پیامبران بنی اسرائیل درباره آزادی قوم یهود به دست کوروش از سوی دیگر بود.
کوروش کبیر و آزادسازی یهودیان دربند
رفتار کوروش کبیر پس از فتح بابل جایگاه خاصی بین باستانشناسان و حتی حقوقدانان دارد
بابل بدون مدافعه در 22 مهرماه سال 539 ق.م سقوط کرد و فقط محله شاهی چند روز مقاومت ورزیدند، پادشاه محبوس گردید و کوروش کبیر طبق عادت، در کمال آزاد منشی با وی رفتار کرد و در سال بعد (538ق.م) هنگامی که او در گذشت، عزای ملی اعلام شد و خود کوروش کبیر در آن شرکت کرد. با فتح بابل مستعمرات آن یعنی سوریه، فلسطین و فنیقیه نیز سر تسلیم پیش نهادند و به حوزه حکومتی کوروش کبیر اضافه شدند.
رفتار کوروش کبیر پس از فتح بابل جایگاه خاصی بین باستانشناسان و حتی حقوقدانان دارد. کوروش کبیر یهودیان را آزاد کرد و ضمن مسترد داشتن کلیه اموالی که بخت النصر (نبوکد نصر) پادشاه مقتدر بابِل در فتح اورشلیم از هیکل سلیمان به غنیمت گرفته بود، کمکهای بسیاری از نظر مالی و امکانات به آنان نمود تا بتوانند به اورشلیم بازگردند و دستور بازسازی هیکل سلیمان را صادر کرد و به همین خاطر در بین یهودیان به عنوان منجی معروف گشت که در تاریخ یهود و در تورات ثبت است.
دین کوروش کبیر
در بابل و جاهای دیگر، مدارک فراوانی در ارتباط با تسامح کوروش کبیر در امور دینی بدست آمده و هیچ نشانهای از تعصب وی به دین ملیاش دیده نشدهاست. درباره? اینکه کوروش کبیر چه دینی داشت، اختلاف نظر وجود دارد و احتمالاً کوروش خود میبایست پرستنده? اهورامزدا بودهباشد، اگرچه تقریباً هیچ چیزی درباره? باورهایش نمیدانیم.
مطابق با گزارش گزنفون، کوروش کبیر در بارگاهش پیرامون مسائل دینی از رهنمودهای مغان پیروی مینمود. اگرچه بسیاری از پژوهشگران، کوروش کبیر را زرتشتی نمیدانند، مری بویس قویاً استدلال میکند که کوروش خود یک زرتشتی بود که چنان پا جای پای نیاکان خود میگذارد، نیاکانی که از سده? هفتم پیش از میلاد هنوز پادشاهان کوچکی در انشان بودند.
او خاطرنشان میسازد که آتشکدهها و نیایشگاههای پاسارگاد حاکی از عمل به آیینهای زرتشتیاست و متنهای یونانی نیز به عنوان شاهد آوردهاند که مغان زرتشتی جایگاههای ارزندهای در دربار کوروش کبیر داشتهاند.
لوییس گری عقیده دارد که کوروش کبیر دقیقاً پیرو آئین ایرانیان باستان قبل از گاتاهای زرتشت و بازمانده? آن در اوستای جدید بود و خدایانی که مورد تکریم کوروش بودند، با اهورامزدا، میترا، آذرو آناهیتا، قابل تطبیق هستند. وی معتقد است دین کوروش کبیر به آئین ارائه شده در اوستای جدید نزدیک بوده و دلیلی برای زرتشتی دانستن او وجود ندارد.
در برابر، پژوهشگرانی همچون جورج کامرون و والتر هینتس عقیده دارند که زمان زندگی زرتشت مابین سالهای 660 تا 582 پیش از میلاد بوده و کوروش کبیر در این مدت، حتی با زرتشت دیدار هم داشته و پیرو دین زرتشتی بودهاست و دلیل این استدلال را آتشدانهای ساختهشده در فضای آزاد و برج نگهداری آتش در پاسارگاد میدانند.
ماکس مالوان میگوید که تاکنون هیچ مدرکی بدست نیامده که بر پایه? آن بتوان گفت، کوروش کبیر زرتشتی بوده است ولی رفتار کوروش با آموزههای زرتشت و اصول دین او نقاط مشترک بسیاری دارد و شاید از دین زرتشتی تأثیر پذیرفته باشد.
ذوالقرنین
درباره? اینکه کوروش کبیر چه دینی داشت، اختلاف نظر وجود دارد
درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست.
کوروش کبیر سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی درباره آنها بررسیهایی انجام شده، اما با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و تطبیق آن با آیههای قرآن، تورات، و انجیل تنها کوروش کبیر است که موجهترین دلایل را برای احراز این لقب دارا میباشد. شماری از فقهای معاصر شیعه نیز کوروش کبیر را ذوالقرنین میدانند. آیت الله طباطبایی، آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله صانعی از معتقدان این نظر هستند.
ولیعهد و جانشین کوروش کبیر
کوروش کبیر از تنها همسر خود کاساندان، دو پسر به نامهای کمبوجیه و بردیا داشت که کمبوجیه را پیش از لشکرکشی به شرق، بهعنوان ولیعهد خود انتخاب کرد. کمبوجیه بهواسطه? انتصابش بهعنوان «شاه بابل»، عملاً بهعنوان جانشین کوروش کبیر تعیین شده بود و کوروش، امور مملکت را به او واگذار کرد. احتمالاً کمبوجیه پس از مرگ پدرش کوروش کبیر، به مرزهای شمال شرقی سامان داد و در پاییز سال 528 پیش از میلاد، حمله به مصر را آغاز کرد و توانست آنجا را فتح کند.
مرگ کوروش کبیر
پس از مرگ کوروش کبیر پسرش کمبوجیه دوم (کامبیز دوم) به پادشاهی برگزیده شد
در خصوص مرگ کوروش کبیر روایت ها بسیار مغشوش و متفاوت از یکدیگر است. براساس کتاب تاریخی هرودوت که در بسیاری از زمینه ها با یافته های باستان شناسی مغایرت دارد و تناقض های بسیاری در آن دیده می شود، کوروش کبیر در جنگ با اقوام ماساژت که قبایل زرد پوستی بودند که در شمال خراسان میزیستند کشته شد.
براساس روایات هرودوت قبایل ماساژت در مناطق جنوبی خوارزم و قزیل قوم که امروزه قسمتی از استپ های قزاقستان امروزی است، پس از حمله کوروش کبیر به آن ناحیه به جنگ با او پرداختند. اقوام ماساژت اسب سوارانی قابل بودند که بر پشت اسب زندگی می کردند.
کوروش کبیر برای به دست آوردن قلمرو حاکم این قبایل که یک زن به نام تامیریس (TOMYRIS) بود، به او پیشنهاد ازدواج داد اما تامیریس این پیشنهاد را رد کرد بنابراین کوروش کبیر تصمیم گرفت این مناطق را با توسل به زور و نیروی نظامی به چنگ آورد. او با فراهم نمودن قایق ها و کشتی هائی از رودخانه جاکسارتس (سیر دریا) در ماوراءالنهر از این رودخانه عبور کرد.
سپس کوروش کبیر فرستاده ای به نزد تامیریس اعزام کرد و به او هشدار داد که در صورت عدم اجابت درخواستش باید منتظر عواقب بدی باشد. تامیریس به کوروش پاسخ داد که در میدان جنگ یکدیگر را خواهند دید.
ارتش طرفین در جائی با یکدیگر برخورد کردند که با رودخانه سیر دریا به اندازه یک روز فاصله داشت. به کوروش کبیر گفته شد که ماساژت ها با شراب بیگانه بوده و آن را نمیشناسند و از مستی ناشی از خوردن شراب بی اطلاع هستند. کوروش کبیر مقدار زیادی شراب و آذوقه را در اردوی خود باقی گذاشت و با افرادش اردوگاه را ترک نمود. فرمانده ارتش تامیریس کسی جز فرزندش اسپارگاپیس نبود.
اسپارگاپیس به همراه ارتش خود به اردوگاه کوروش کبیر حمله کرد و اردوگاه را پر از مواد غذائی و یک نوشیدنی عجیب یافت. ماساژت ها به سرعت شروع به خوردن و نوشیدن کردند و به مقدار زیاد از مواد غذائی و شراب نوشیدند. زمانی که مستی بر آنان چیره شد کوروش کبیر به همراه افرادش به این ارتش حمله کرد.
در جریان این حمله اسپارگاپیس به اسارت کوروش کبیر درآمد و زمانی که مستی از سرش بیرون رفت و به هشیاری رسید خودکشی کرد. زمانی که به تامیریس اطلاع داده شد که چه اتفاقی افتاده است این تاکتیک کوروش کبیر را تقبیح نمود و آن را ناجوانمردانه دانست.
او دستورداد تا موج دوم حمله توسط افرادش به نیروهای پارسیان انجام شود و خودش فرماندهی این حمله را برعهده گرفت. در این حمله کوروش کشته شد و ارتشش دچار تلفات زیادی شدند. تامیریس دستورداد تا به انتقام خون پسرش سر از جنازه کوروش کبیر قطع نموده و آن را در یک تشت پر از خون فرو برد و خطاب به سر کوروش گفت: تو که از خوردن خون سیر نمی شدی حالا هر چقدر دوست داری خون بخور.
این روایت هرودوت از منظر تاریخنگاران بسیار به افسانه شباهت دارد و مورخ دیگری به جز هرودوت این روایت را تعریف نکرده است. مورخین اعتقاد دارند که این روایت به عنوان یک روایت غیر معتبر توسط هرودوت شناخته می شد اما او این روایت را در کتاب خود آورده است.
امپراطوری هخامنشی در زمان مرگ کوروش کبیر بزرگترین قلمروی بود که بشر تا به آن روز مشاهده کرده بود. این امپراطوری گستره ای از آسیای میانه در شمال و قسمتی از پاکستان امروزی در شرق تا خلیج فارس در جنوب و قسمتی از یونان امروزی در غرب را شامل می شد.
میراث کوروش کبیر
پس از مرگ کوروش کبیر پسرش کمبوجیه دوم (کامبیز دوم) به پادشاهی برگزیده شد. کمبوجیه دوم قبل از عزیمت به مصر برای تصرف آن کشور، برادرش بردیا را کشت و سپس به مصر لشگر کشید. او پس از تصرف مصر بر تخت شاهی نشست و خود را فرزند خدایان معرفی کرد اما مدتی بعد گاو مقدس مصریان را کشت.
عده ای اعتقاد دارند این کار او به دلیل ابتلا به بیماری جنون و عده ای اعتقاد دارند به دلیل جلوگیری از جهالت مردم و پرستش گاو بوده است زیرا بر اساس اعتقادات کامبیز که یکتا پرست و یزدان پرست بود، گاو موجود مقدسی محسوب نمی شد.
زمانی که او در مصر بود یک مغ که برادرش بسیار به بردیا، برادر مقتول کامبیز شباهت داشت به توسط آن مغ به کاخ شاهی راه یافت. این فرد که گئوماته نام داشت خود را بردیا فرزند کوروش کبیر معرفی نمود و به تخت سلطنت نشست. زمانی که این خبر به کامبیز رسید از مصر به سوی ایران حرکت کرد اما در سوریه کنونی خودکشی نمود.
پس از مرگ کامبیز پسر کوروش کبیر و فاش شدن راز گئوماته یک گروه 7 نفره از شاهزادگان هخامنشی در کاخ شاهی اقدام به قتل گئوماته و برادرش کردند و یکی از این 7 نفر با نام داریوش کبیر بر تخت سلطنت نشست. داریوش که یکی از عمو زادگان کوروش کبیر محسوب می شد پس از رسیدن به قدرت به بسط کشور پارس اقدام نمود و در نبردی به نام ماراتن با ارتش یونان به جنگ پرداخت اما شکست خورد. اگرچه امروزه این مسئله که ارتش ایران در این جنگ شکست خورده باشد توسط تعدادی محل تردید قرار گرفته است.
ارتش پارس در زمان داریوش تا شبه جزیره بالکان پیش روی کرد و پس از مرگ داریوش پسرش خشایار شاه به قدرت رسید. خشایار شاه با لشگری انبوه که تاریخ تا به آن روز نظیرش را ندیده بود به یونان حمله کرد و اگرچه در جنگ سالامین شکست خورد اما موفق شد آتن پایتخت یونان را به تصرف خود درآورد.در جریان این لشگر کشی آتن آتش گرفت و تا به امروزه این کشمکش که ایرانیان به عمد آن را آتش زده اند و یا خیر ادامه دارد.
امپراطوری هخامنشی در سال 331 قبل از میلاد با حمله اسکندر مقدونی سرنگون شد و داریوش سوم آخرین شاه آن بود. اگرچه باز هم عده ای اعتقاد دارند یورش اسکندر به ایران فاقد هرگونه حقیقت تاریخی است.
امپراطوری هخامنشی با تصرف مصر در افریقا و تصرف مناطقی از بالکان عملا تبدیل به تنها امپراطوری دنیا شد که در سه قاره جهان آن روز دارای قلمرو بوده است و اگرچه بعدها رومیان نیز این امکان را به دست آوردند که در هر سه قاره جهان آن روز گسترش قلمرو دهند اما هخامنشیان اولین امپراطوری بودند که در هر سه قاره نفوذ کردند.
داریوش کبیر در زمان حیات خود دستور ساخت تخت جمشید یا پرسپولیس را صادر کرد و با بنای کاخ های با شکوه آن را به عنوان پایتخت هخامنشیان برگزید و خود را شاهنشاه (شاه شاهان) نامید. شکوه این شهر آنچنان بود که سفرای خارجی و بازرگانان دیگر کشورها پس از ورود به آن دچار شگفت زدگی فراوان می شدند.
همچنین داریوش در کتیبه ای برای ایران دعای بسیار جالبی دارد که حتی امروزه نیز توسط ایرانیان بسیار به آن ارجاع داده می شود. او در این کتیبه برای ایران این چنین دعا می کند: خداوند این کشور را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد. در زمان داریوش ساخت بنای پرسپولیس بنیان گذاشته شد که در آن قصرهای متعدد ساخته شد و سربازان گارد جاویدان به محافظت از آن قصرها گمارده شدند.
داریوش همچنین برای گسترش تجارت در زمان خود دستور ساخت راه های متعددی را صادر نمود که یکی از مشهورترین این را هها، راه شاهی است که از شوش به سارد کشیده شد. او برای محافظت از این راه ها قلعه هائی در طول این جاده ها بنا نمود و امنیت بازرگانی را افزایش داد.
با بنا نمودن راه ها تجارت بین شرق و غرب از طریق امپراطوری هخامنشی تسهیل گردید زیرا راه ابریشم که راهی بود که به واسطه آن کالاهائی مانند ابریشم از خاور دور و چین به اروپا (یونان و بعدها روم) صادر می شد، به دلیل ایجاد امنیت و ساخت راه بسیار افزایش یافت و ایران تبدیل به پل ارتباطی بین غرب و شرق گردید و موجب گسترش فرهنگ و تمدن بشری شد. همچنین داریوش اولین سیستم پستی دنیا را ایجاد کرد.
او دستورداد تا در طول مسیر راه ها چاپارخانه هائی احداث شود و پیک هائی که حامل نامه بودند پس از طی مسافتی در این چاپارخانه ها نامه را پیک دیگری که آماده خدمت بود می دادند. این پیک نیز پس از طی مسافتی مجددا در چاپارخانه بعدی نامه را پیک بعدی می داد و به این ترتیب همیشه پیک و اسب خسته با یک پیک و اسب تازه نفس جابجا می شدند. این امر موجب می شد تا داریوش بسیار زودتر از دیگر حاکمان جهان از اخبار مطلع شود.
استوانه کوروش کبیر
استوانه کوروش کبیر
از کوروش کبیر تنها سند نسبتاً مفصلی که برجای مانده، استوانهای به طول 22?5 سانتیمتر و عرض 11 سانتیمتر از جنس خاک رس با نوشتهای 45 سطری بهزبان بابلی است که امروزه با شماره? 90920 در اتاق 52 بخش ایران باستان موزه? بریتانیا نگهداری میشود.
تکه? اصلی استوانه کوروش کبیر در سال 1879 میلادی توسط هرمزد رسام در حفاری معبد مردوک در بابل پیدا شد، این تکه استوانه کوروش حاوی 35 خط بود. تکه? دوم استوانه کوروش که شامل خطهای 36 تا 45 میشود، در سال 1975 میلادی در کلکسیون بابل دانشگاه ییل یافت شد و به استوانه? اصلی پیوست گردید.
در سال 1971 میلادی، سازمان ملل متحد استوانه? کوروش کبیر را به همه? زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهرنیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونهای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد.
آرامگاه کوروش کبیر
آرامگاه کوروش کبیر
آرامگاه کوروش کبیر در فاصله? حدود یک کیلومتری جنوب غربی کاخهای پاسارگاد قرار داد. آرامگاه کوروش بزرگ سال 2004 میلادی به عنوان زیر مجموعه? پاسارگاد تحت شماره? 1106 در میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاست.
آرامگاه کوروش کبیر بر روی سکوی مرتفعی قرار گرفته که این سکو خود نیز از قطعات تراشیده شده? سنگ تشکیل شدهاست. بر بالای سکو اتاق مخصوص دفن جسد قرار دارد. این اتاق 2?10 متر پهنا، 3?17 متر طول و 2?10 متر ارتفاع دارد. مدخل آن ورودی کوچک و باریکی است.
آرامگاه کوروش کبیر به وسیله? سنگهای شیروانیمانند سهگوش پوشیده میشود، ارتفاع کامل ساختمان حدود 11 متر است. ارتفاع کلی آرامگاه کوروش کبیر اندکی بیش از 11 متر است. سکوی اول که پله? اول را تشکیل میدهد، 165 سانتیمتر ارتفاع دارد، اما حدود 60 سانتیمتر آن در اصل نتراشیده و پنهان بودهاست، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً 105 سانتیمتر ارتفاع داشتهاست. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک 57?5 سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششمین که قاعده? اتاق آرامگاه کوروش کبیر را تشکیل میدهد، حدود 6?40 متر در 5?35 متر است.
آرامگاه آرامگاه کوروش کبیر که به احتمال زیاد پیش از مرگش و به فرمان خودش ساخته شدهبود، در همه? دوران هخامنشی مقدس بهشمار میرفت و به خوبی از آن نگهداری میکردند. در دوره? اسلامی، این بنا به «مشهد مادر سلیمان» معروف بود و نخستین شخصی که دریافت مشهد مادر سلیمان همان آرامگاه آرامگاه کوروش کبیر است، رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال 1818 میلادی از پاسارگاد دیدن کرده بود.
کلمات کلیدی:
زیباترین تصاویر پروفایل دخترانه
عکس دختر برای پروفایل تلگرام اینستاگرام واتساپ
تصاویر پروفایل دخترانه زیبا
عکس خاص دخترانه برای Profile
عکس پروفایل دخترانه زیبا و خاص
عکس دختر زیبا برای پروفایل
عکس های جالب از دختران زیبا برای پروفایل
کلمات کلیدی:
1/2 پیمانه (105 گرم) شکر قهوه ای | 3/4 پیمانه (95 گرم) آرد همه منظوره | 1/2 قاشق چای خوری بیکینگ پودر | 1/4 قاشق چای خوری نمک | 1/2 قاشق چای خوری پوست لیمو یا پوست پرتقال رنده شده | 3 قاشق غذاخوری (35 گرم) شکر سفید | 1/4 قاشق چای خوری دارچین (اختیاری) | 1/2 پیمانه (113 گرم) کره سرد، به قطعات کوچک تقسیم بشه | 1 پیمانه (95 گرم) جو پرک شده | 1/2 قاشق پای خوری عصاره وانیل خالص | 2 قاشق غذاخوری شیر | 1 پیمانه (150 گرم) انجیر خشک | 2/3 پیمانه (160 میلی لیتر) آب
بکینگ پودر، آرد، شکر، نمک و ددارچین را در غذاساز بریزید و با هم مخلوط کنید.
کره سرد را قطعه قطعه کنید و به مخلوط اضافه کنید و دوباره با غذاساز پالس بزنید تا شبیه به بیسکوییت خرده شود.
اگر با غذاساز کار نمی کنید و می خواهید این بیسکوییت را با دست درست کنید باید مثل روشی که تو رسپی بیسکوییت دیدیم به کمک پیستری بلندر یا دو تا چاقو یا چنگال یا روش نوک انگشتی کره رو با مواد خشک به شکل خرده بیسکوییت دربیارید.
دقت کنید که نباید کره نرم و ذوب شود و با مواد خشک ترکیب شود پس اگر با دست کار می کنید نباید با کف دست شما تماس داشته باشد.
شیر، وانیل، جوپرک را هم اضافه کنید و پالس بزنید تا خیمر شکل بگیرد.
خمیر را بین دو کاغذ روغنی به ضخامت 6 میلی متر باز کنید. به این صورت که تکه ای کاغذ روغنی بگذارید روی میز کار و خمیر را روی آن بریزید و با کمک دست به شکل دیسک در بیاورید و سپس یک کاغذ روغنی دیگر بگذارید روی آن و با وردنه شروع به باز کردن خمیر کنید.
اگر کاغذ چروک خورد آن را برگردانید و اگر چروک های کمی داشت می توانید کاغذی که چروک شده را بردارید و دوباره بگذارید تا صاف شود.
بعد از باز کردن خمیر به همان شکب بگذایر داخل سینی و برای حداقل 45 تا 60 دقیقه بگذارید داخل یحچال تا خوب سرد و سفت شود و اگر عجله دارید می توانید به مدت 15 تا 30 دقیقه بگذارید آن را درون فریزر.
این روش باز کردن برای خمیر بسیکوییت جو انجیری دو حسن دارد : اول اینکه نیاز نیست در موقع وردنه کردن آرد اضافی به خمیر اضافه کنید تا به سطح کار نچسبد و در نهایت کوکی های با کیفیت تری خواهید داشت و دوم اینکه سریع تر انجام می شود.
بعد از اینکه خمیر سرد شد آن را از یخچال در بیاورید و لایه رویی کاغذ را بردارید و قالب زدن را شروع کنید.
چون قراره بین بسکوییت ها فیلینگ بگذاریم بهتر است همه یم شکل و یک اندازه باشند.
به این روش قالب زدن بیسکوییت ها خیلی راحت است زیرا خمیر کاملا سفت است.
بیسکوییت ها را بگذارید داخل یک سینی فر که درون کاغذ روغنی انداخته اید یا با کمی کره یا اسپری روغن آن را چرب کنید.
بین کوکی ها باید 5 سانتی متر فاصله قرار دهید.
چون می خواهیم کوکی ها یک اندازه باشند بهتر است در این مرحله و قبل از پختن مجدد برای 15 دقیقه بیسکوییت های قالب زده شده را داخل یخچال قرار دهید.
در این زمان فر را با دمای 350 درجه فارنهایت که حدود 180 درجه سانتی گراد می شود گرم کنید.
باقی خمیر را جمع کنید و مجدد همان روش لای دو تا کاغذ روغنی بازش کنید و قبل از قالب زدن داخل یخچال آن را سرد کنید.
کوکی ها را برای 12 تا 14 دقیقه داخل فر بپزید تا زمانی که حاشیه های خارجی کوکی ها طلایی شود.
کوکی ها را از فر خارج کنید و بگذراید تا سرد شوند.
ساقه بالایی انجیرها را جدا کنید و هر کدام را به چند قسمت ببرید و با آب، شکر و پوست لیمو درون قابلمه متوسط قرار دهید و روی حرارت متوسط قرار دهید تا آب به جوش آید.
حرارت را کم کنید و گاهی مخلوط کنید و بگذارید تا به مدت 15 دقیقه بپزد تا آب انجیرها جذب شود و فقط مقدار کمی آب بماند.
انجیزها را از روی حرارت بردارید و بگذارید 10 دقیقه در محیط بمانند تا کمی سرد شوند.
سپس مخلوط را به کمک غذاساز پوره کنید. پوره نباید خیلی له شود تا حدی که خودش را بین بیسکوییت ها نگه دارد کافی است.
اگر مخلوطتان خیلی سفت شد خیلی کم به آن آب اضافه کنید.
حالا می تونید بیسکوییت ها را به شکل ساندویچ با انجیر درست کنید.
کوکی هایی که با انجیر پر شده اند 4 تا 5 روز در دمای اتق به خوبی می مانند.
با این مقدار مواد 12 کوکی ساندویچ شده دایره ای به قطر 7 سانتی متر خواهیم داشت.
کلمات کلیدی: